معنی ماه پنجم سال قمری
حل جدول
جمادیالاول
ماه پنجم قمری
جمادیالاول
ماه یازدهم سال قمری
ذوالقعده
ماه سوم سال قمری
ربیعالاول
ماه ششم سال قمری
جمادیالثانی
ماه هفتم سال قمری
رجب
لغت نامه دهخدا
سال قمری. [ل ِ ق َ م َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) اما سال اصطلاحی آن است که بنهادن مردمان که دوازده بار چند ماه طبیعی است و اندازه ٔ وی سیصد و پنجاه و چهار روز است و پنجیک روز شش یک او جمله کرده و این یازده تیربود اگر شباروزی سی تیر بود و این سال قمری خوانند. (التفهیم ص 221). رجوع به سال طبیعی و سال شود.
واژه پیشنهادی
فرهنگ فارسی هوشیار
سال ماهی
فارسی به عربی
سحر
فارسی به آلمانی
Monat (m)
فرهنگ عمید
محاسبهشده براساس گردش انتقالی ماه: سال قمری،
معادل ابجد
582